یونای کوچک ما

برای پسرکم مینویسم تا یادم بماند چه حس شیرینی را تجربه کردم.

یونای کوچک ما

برای پسرکم مینویسم تا یادم بماند چه حس شیرینی را تجربه کردم.

خوش اومدی پسرم....

سلام مامانی....

دارم حاضر میشم بریم با بابایی بیمارستان..بیمارستان سینا        

 ..... چیزی  نمونده بیای  گلکم....بغلت کنم و ببوسمت و بوت کنم وبه چشمات نگاه کنم...میبینی چقدر زود گذشت؟  یه چشم به هم زدن بود و امروز  تو میای و میشی  همه عمر  من و بابایی...دیشب بابایی بغلم کرده بود و داشت توی  گوشم میگفت که اومدن تو خیلی میتونه جالب و قشنگ باشه  و بعدش  داشتیم با هم بحث!!!! میکردیم که تو اصلا کجا باید بخوابی؟!!! بین من وبابایی..نهههههههههه  پیش  من  و سه تایی با هم ...نههههههههههه اگه روت افتادیم چی؟ آخرش  بابایی  گفت میخوابه پایین تخت و من وتو روی  تخت میمونیم که با مخالفت شدید من حرفش رو پس  گرفت...توبیا عزیز دلم جای  خوابت روی  چشمهای  ما......

منتظر دیدنتن بی صبرانه..میفهمی یعنی چی؟

دوستت داریم عزیز کوچولوی  ما و  انشاللهه سالم و تندرست باشی و عمر بابرکت و پر از خیر و خوبی  اداشته باشی.....

بوووووووووووووس روی لپ هایی که  یکی دو ساعن دیگه روبروی  من  خواهند بود.... 


و برای  تو علی جان:

تو که همیشه همراه  و همپای  من بودی و میدونم این  روزها دست کمی  از  من نداری  توی  انتظار ولی  همش با شوخی  میخوای به من ارامش بدی...ممنونم از  همه مهربونی  هات و امیدوارم من و پسرکمون بتونیم یه روز  اونقدر دلت رو شاد و خوشحال کنیم که هیچ غصه ای نتونه توش راه داشته باشه..... دوستت دارم خیلی زیاد..بخصوص این آخرین لحظه های  دونفره و  ازت میخوام بدی  هام رو زیر پات بذاری و ببخشی.... شاید برنگردم...ولی  میخوام بدونی:

عشق  همیشه منی مرد...میفهمی؟

دوستت دارم ...

ورود به هفته ۳۸

سلام گوگولی پنبه ای مامان و بابا!! خوبی پسر کوچولو؟امروز  مامانی بعد از ۱۶ روز استراحت برگشت سرکار..یونا انقدر این همکاران کاراشون خنده دار بود که حد نداشت..مثلا بعضی  هاشون که اصلا نمیدونستن من حامله ام!!! فک کن!! ماه نه هستم  مثلا!! یکیوشن هم فک کرده من تصادفی  چیزی  کردم وخیلی آقاهه بنده خدا نگران شده و کم کم حالش حالش کردن که خانم فلانی  داره مامان میشه و امروز  اومد ه بود بهم تبریک میگفت و خیلی ذوق  داشت!!!آخه هر وقت حرف  بچه می شد من بهش  میگفتم شما چه حوصله ای  دارین دو تا پشت سر هم آوردین و اون میگفت منتظرم یه روزی  شما هم کوچولو داشته باشین تا بدونین چقدر شیرینه!!!!  خلاصه که به ارزوش  رسید فک کنم بنده خدا!!!

نی نی  امان از دست تو.... دعوا نمیکنم ها فدا تشم فقط  دارم درد و دل میکنم مثلا!!!! شب ها ک هه مه میخوابن من و اقا پلیسه و احیانا ک.روبی بیداریم !!! (این روزها انتخابا  ت خیلی داغه نی نی  جونم)و تو همش  از  این ور لیز میخوری  می ری  اون ور و از او نور هی میای  این ور.. بعد یهو وسط قلمبه مبشی و یکدفعه موج میدی شکم مامانی رو..خلاصه که خوش  خوشانته او نتو فک کنم..خونه دوبلکس و جا دار!!! بد نگذره یه وقت ها!!! تعارف نکن عزیزم..

اوه خبر بعدی  هم اینه که نمایشگاه عکاسی بابایی هم این هفته داره برگزار میشه..واییییییییییی یونا نمیدونی  چقدر  زحمت کشیده بود براشون...من همیشه ممنونم استادش ه ستم..یکی شون خیلی بامزه هست. کله موفرفری داره و مثل تربچه نقلی  حرف میزنه .تازه میگن عاشق ماماننشه.همیشه هم لبش به خنده بازه.به علی میگم جدا دور و بر این آدم شونه پیدا نمیشه هیچ وقت؟!!..یکیشون هم هست خیلی توی  دلم جا کرده خودش رو ولی  نمیتونم  و روم نمیشه بهش  نزدیک بشم.خیلی جنتلمن و خیلی خوش برخورد و مهربونه.کلی  هم دست بابایی رو توی  این  زمینه گرفته و بهش  کمک و راهنمایی کرده.دوست دارم زودتر ببینیشون و بدونی  چه آدم های بزرگی  هستند .راستی این دومی  که اسمش هم مثل خودش  زیباست فک کنم انگلیسی  باید خیلی  بلد باشه چون مدل حرف زدنش  تابلوست که زبان خارجی  میدونه.لحنش رو خیلی دوست دارم.یکی هم هست یه خانمه با دخترک کپل مپلیش که اییییییییییی بدم نیمی آد  ازش ولی به اندازه اون دو تا با مزه نیست. 

 و اما برای  برگزاری  این نمایشگاه  بگم من شب  ها تا ۱۱-۱۰تنها بودم تو خونه و با پسر گلی حال میکردیم و وبلاگ میخوندیم و بازی  میکردیم.وقتی بابایی نیست من خیلی تنهام توی  خونه...حتی  توی  این دنیا... 

نمیدونی چقدر دوست دارم زودتر ببینمت...دکتر میگفت نی نی داره میچرخه و عملا داره میاد پایین..خد ارو شکر ..الهی  تا آخرش  همین طور  خوب و سالم باشی  گلکم و من زود بتونم صورت  نی ین خودمون رو ببینم..خیلی  منتظر دیدنت عزیزم. بابایی  برات بوس  گنده میفرسته و تازه من بهش  میخندم که ای  بیچاره!! یه ماه ازگار فک کردی  کله نی نی رو داری  میبوسی نگو کله اش  رفته بود ه پایین و شوما جناب  باسن رو مورد لطف  قرار میدادین!!!

قربونت بشم گلم.مواظبتم و ت وو همه مامان ها و نی نی  ها رو به خای بزرگ میسپارم و ازش  میخوام این حس شیرین و نعمت رو به همه زن ها و مردهایی  که دلشون میخواد مادر  یا پدر بشن هدیه کنه...الهی امین و شکر بابت همه چیز.

بووووووووس  مامانی.مواظب  منم باشی  ها...