یونای کوچک ما

برای پسرکم مینویسم تا یادم بماند چه حس شیرینی را تجربه کردم.

یونای کوچک ما

برای پسرکم مینویسم تا یادم بماند چه حس شیرینی را تجربه کردم.

هشت ماه و نیم

گل پسری قند  عسلی  چطوری ببعی  مامان؟!!! 

خب  شیطون بلای  من این ماه خیلی بلاها سرش  امد.اول از  همه شب عروسی داداشی  عمو جون(شوهر  خاله) نمیدونم چی شد و من داشتم با موبایل با بابایی روی  تخت حرف  میزدم که تو یک قل گل و گشاد! خوردی و  بوووووووووم از  اونور تخت افتادی  پایین و من چشمهام گرد شده بود چند لحظه و  تو هم ترسیده بودی و گریه میکردی ..خدا رحم کرد سرت داغون نشد..البته دماغت به موکت کشیده شد و زخم شد روش .بعد اونقدر  به این 115 زنگ زدم و چک کردم که خدایی  نکرده کاریت نشده باشه یه وقت..به بقیه هم گفتم کوچولوی  من اومده رو زمین!! غلت بزنه دماغش به موکت کشیده شده ..فقط  بابایی  خبر داره که چی شده .همون جا 10 تومن نذر   ف کردم تا کاریت نشده باشه..شب  هم که تو عروسی اونقدر  ذوق  کردی و رقص نور برات جالب بود که مامان بی  مامان و  البته شیشه خوشگل محبوبت هم جا موند و کلی  دلم سوخت.!!!!راستی  منیژه خانوم را هم دیدم... 

بابا  بابا رو همچین میگی که آدم میخواد دهنت رو ماساژ بده!!(اند محبت مادرانه ) و تازه دنده عقب  هم میری..امروز   هشت ماه و نیمه شدی و اونقدر بازیگوش و  شیطونی  که ماما ن بیچاره جرات نیمکنه یه دقیقه بابایی رو بوس  کنه ..با چشم های  گرد  و یه وری  نگاهمون میکنی و  نق  میزنی ..به قول بابایی میگی  هوووی آقا!  ول کن ننم رو!!!! 

 مهمون های  بابایی بزرگ هم اومدن شنبه پیش و دوباره برات کادو اوردن.. دکتر برات پلاک  طلا (الله) و  لباس و  سرهمی و کفش  آورد که نمیدونم چرا روی  لباسش  برچسب  قیمتش  هنوز  مونده بود!!!!! آقای  س  مهربون و  با معرفت هم برای  مامانی  کیف  خوشگل آوردن سوغات خارجه!! کلی  هم دور  هم خوش  گذشت و تو پدر سوخته هی  بازی کردی و به این خانم های  خوشگل و آرایش  کرده بیشتر  از بقیه توجه میکردی .بزرگ شی  چکار کنیم از دستت بچه وروجک؟ 

میدونی  پسرکم....خوابیدن های یه وریت..غر زدن هات وقتی  کسی بغلت نمیکنه..چشم های شیطون و آدم خر کنم!!! هم هو همه به کی رفته؟ افرین به مامی  جون.. 

قربونت بشم..مواظب  خودت باش و چاق  چومبول بمون تا  دوباره برات بنویسم.. 

 

یادم باشد : 

 

 پنجشنبه  13  اسفند  88  در  حالت خواب  به شکم خوابیده بودی...چقدر  خود منی تو ...